Friday, October 26, 2007

قهرمان طبقه ی کارگر

امین قضایی
طبقه ی کارگر چیست ؟ هیچ . چه باید بشود ؟ همه چیز
طبقه ی سرمایه دار چیست ؟ همه چیز . چه باید بشود ؟ هیچ.
( پرودون)
مشت یک هیولاست .مشت اعتصاب انگشتان است. کارگر همانطور که با دست ها و انگشتانش کار می کند باید با مشتهایش هم اعتصاب کند .کار کردن یک کارگر زنده ماندن تنها یک کارگر است .کارنکردن طبقه ی کارگر ، آزادی و زندگی واقعی همه ی انسانهاست وقتی دستان خود را مشت می کنید انگشتان شما به بستر کف دست می روند. کف دست یک بستر میل است .چشم بسته می توان گفت که مشت اختراع اولین برده است . فاشیست انگشتان خود را باز می کند. فاشیسم تسلیم شدن توده هاست.
وقتی به سراغ بستر می روید ، نمی خوابید بلکه اول مسطح می شوید. اندام ها تمامی کارکرد و در نتیجه موجودیت اجتماعی خود را از دست می دهند. وقتی به بستر می روید شما اندام های خود را طور دیگری تجربه می کنید. نه در حالت انفعال و رکود بلکه برعکس در حالت عادی است که شما اندامهای خود را فراموش می کنید و آنها را به حرکات منظم و اجتماعی شده ی ناخودآگاهانه می سپارید. در بستر شما جسمانیت آنها را احساس می کنید. در بستر ، اندام ها وزن دارند و چندپاره به نظر می رسند، بر اساس تقسیم بندی ارسطویی می توان گفت که اندام ها دیگر صورتی ندارند بلکه ماده و هیولا هستند .
اعتصاب بستر کارگران است. آنها دست از کار می کشند ، بنابراین وزن و جسمانیت خواهند داشت. کارفرما جسمانیت و تعداد آنها را احساس خواهد کرد . دیگر نمی تواند آنها را فراموش کند و نادیده انگارد ، چون اینبار صدای کارگران را میشنود و نه صدای ابزارها را. تظاهرات بستر است. جایی که میل توده ها سخن می گوید. انقلاب ، یک هیولاست. هیچ کس نمی تواند بگوید انقلاب چه شکلی است .وزنش و موجودیتش احساس می شود بدون اینکه بتوان شکل مشخصی از آنرا ترسیم کرد. .مورخین و حتی کسانی که آنرا تجربه کرده یا در آن مشارکت کردند از ترسیم آن ناتوان هستند.
اپوزوسیون بورژوازی در نکوهش انقلاب می گوید انقلاب از کنترل ما خارج می شود و نباید سرنوشت جامعه را به دست حوادث نامعلوم انقلاب سپرد . انقلاب کمونیستی پهن کردن بستر در خیابان است. بستر میل ، خشم و تمامی زندگی از دست رفته ی طبقه ی کارگر. این فقط یک استعاره نیست. شما ماشین های میل هستید. اتاق خواب شما گاراژ شماست. شما به بستر خود تبعید شده اید ، دورانداخته شده اید . جامعه طبقاتی هزاران سال است که به شما روزهای کار وبندگی( آپولونی) و شب های استراحت دیونوزوسی داده شده است. اما ماشین های میل دیونوزوسی شما به بستر حوزه ی خصوصی شما تبعید شده است . هر اتاق خواب یک زندان است. یک سدوم ویران شده است. ارگاسم ، یک پدیده ی اجتماعی است که بستر شما سیاهچاله ی آن است. اپوزوسیون بورژوازی حتی از نام انقلاب هم هراس دارد چرا که از بیدار شدن صدای هیولای خفته ی اتاق خواب شما می هراسد. فوت اژدها آتش است ، یعنی اطفای شهوت او (اطفای شهوت همیشه با فوت نمادپردازی می شود) همان خشم او و غریزه ی مرگ اوست. ( همسانی میل و مرگ) افسانه ها پر از اژدهایان خفته ای است که قهرمان با قدرت مهارنشدنی آن می تواند بشورد و پادشاهی خود را دوباره به چنگ آورد. اژدها نماد ِ میل توده هاست. حزب طبقه ی کارگر ، قهرمان طبقه ی کارگر ، اژدهای خفته ی میل توده را بیدار می کند سوار بر آن می شود و قدرت را به چنگ می آورد.قهرمان طبقه ی کارگر این چیزی که لازم است. اگر واقع بینانه به نظر نمی آید ، اگر تا این حد خیالی است ، به این خاطر است که واقعیت شما وقتی آغاز می شود که از بستر حقیر و خصوصی میل خود برمی خیزید.
هرآنچه طبقه ی سرمایه دار واقعیت می خواند برای طبقه ی کارگر یک مخدر است

2 نظرات:

Anonymous said...

چپ و راست در دانشگاه
بررسی موقعیت و بخشهای مختلف چپ در دانشگاه
افقها و چشم اندازهای نظری و عملی جلوی چپ دانشگاه

بنظرم این بحث مهمی در دانشگاه بویژه در شرایط فعلی ست و رفقا در صورت تمایل در این بحث شرکت کنند و نقطه نظرات خود را بیان کنند

§тэяєo§єиsuαL εïз said...

Hi! im great and u?

amm i hope youre speakin english..