Saturday, October 13, 2007

بالازدن توری از صورت پايان رنج زنان نيست

بالازدن توری از صورت پايان رنج زنان نيست
(مصاحبه ی روزنامه تايمز هندوستان با خانم آمريتا مخرجی، محموده ـ عضو اتحاديه انقلابی زنان افغانستان ـ راوا ـ درمورد وضعيت کنونی زنان در کشورش)س : آيا هنوز هم پوشيدن برقع برای زنان افغانستان اجباری است ؟ج : نه. اين کار انتخابی است. اما دراکثر مناطق و به ويژه درمناطق تحت سلطه فرماندهان بنيادگرای مسلح، زنان ترجيح می دهند به خاطر امنيت شان از برقع استفاده کنند.بسياری از زنان مايل به پوشيدن برقع نيستند. اما در بسياری از مناطق زنان هنوز هم در برقع خود را امن تر حس می کنند. زيرا که دختران و زنان جوان توسط گروهای مسلح ربوده شده و مورد تجاوز قرارگرفته اند. حتا درکابل که هزاران نفر از نيروهای ISAF (نيروهای حفاظتی بين المللی درافغانستان ـ مترجم) مستقرند، بسياری از زنان برقع می پوشند. مهم است که بدانيد تحت سلطه ی طالبان زنان در سرتاسر افغانستان مجبور به حمل برقع بودند.س : آيا زنان اکنون می توانند تنها از منزل بيرون بروند و يا بايد توسط يک مرد خانواده همراهی شوند؟ج : اين به منطقه ای که هستند مربوط می شود. بسياری از زنان درشهرهای بزرگ به تنهائی بيرون می روند. اما درشهرهای کوچک آنها هميشه با مردان خانواده همراهی می شوند. وضعيت امنيتی دربسياری از مناطق افغانستان به حدی خطرناک است که بسياری از خانواده ها به اعضای مونث خود اجازه بيرون رفتن ازخانه به تنهائی را از ترس کشته شدن و يا مورد تجاوز قرارگرفتن آنان، نمی دهند.س : وقتی که زنان به خيابان بروند، آيا از کتک و فحش و حتک حرمت درملاء عام می ترسند؟ج : به طورقطع آری. هنوز تعداد زيادی از ميليسيای وابسته به احزاب مختلف بنيادگرا ( به ويژه اتحاديه شمال) عامل عمده وضع ناگوار برای زنان افغانی هستند. متاسفانه دراکثر موارد زنان به دليل درگيرشدن پليس و مقامات دولتی، هرگز شکايت نمی کنند. گزارشهای فراوانی درمورد تجاوز به زنان هست. به ويژه در دهات که دولت مرکزی کنترلی نداشته و زيرنظر اتحاديه ی شمال می باشند. متاسفانه تعداد اندکی از اين حوادث در رسانه ها منعکس می شوند. زيرا که روزنامه نگاران مورد تهديد گروههای مسلح مجرم واقع می شوند. يکی از اين حوادث، تجاوز به رحيمه ۱۲ ساله بود که انعکاسی جهانی يافت.س : قبل از آمدن طالبان زنان مشاغل مهمی نظير معلمی، پزشکی و غيره درحکومت داشتند. آيا آنها قادرند به سر کارخود برگردند؟ج : به ندرت . امنيت موجودنيست. تنها تعدادی از زنان بيوه و بی بضاعت به کارهای قبلی شان برگشته اند. اما اين کارها دولتی نبوده و عمدتا از طرف آژانسهای بين المللی و سازمانهای غير دولتی به آنها پيشنهاد شده است.افغانستان کشوری است با بالای ۴۰% بی کاری( براساس کتاب آماری سيا). تنها کابل از اين قاعده مستثنا است و تعداد قابل ملاحظه ای از زنان شاغلند. دربقيه ی مناطق افغانستان، زنان از رفتن به سر کار ترس دارند، چون که سازمانهای غير دولتی تنها امکان برای يافتن کار بوده و زنان ازکشته شدن توسط طالبان و ديگر افراد مسلح، هراس دارند. در ۳۰ مه ۲۰۰۶، ۶نفر از کارکنان اين سازمانها و مشخصا ۳ زن کشته شدند.تا زمانی که جنايتکارانی نظير سياف، ربانی، قانونی، فهيم، حضرتعلی، محقق، حاجی فريد، گلاب زای، حاجی الماس، و غيره درپارلمان باشند، آنها تنها قوانين ضدزن تصويب خواهندکرد و هيچکس انتظار ندارد که آنها از منافع زنان دفاع کنند.س : آيا زنان درافغانستان درپستهای مهم هم شاغلند؟ج : ما حدود ۶۸ زن عضو پارلمان و وزير داريم. آنچه که مهم است وجود تعدادی زن دراين پستها نيست، بلکه درنظرگرفتن وضع زنان درکل افغانستان است. اکثر زنانی که درمقامات بالای دولتی و پارلمان حضوردارند، از کل زنان افغانستان نمايندگی نمی کنند. اينان رابطه فشرده ای با بنيادگرايان داشته و يا با آنها به سازش می رسند. تعداد زيادی گزارش از عفو بين الملل و ديده بان حقوق بشر موجوداست که ثابت می کند دولت افغانستان قادر به حمايت از زنان نيست.س : اگر زنی بخواهد به ازدواج نامناسبش پايان دهد، چه بايد بکند؟ آيا طلاق گرفتن و ازدواج مجدد يا پيداکردن شغل جديد ساده است ؟ج : اين تقريبا غيرممکن است. به خاطر فرهنگ، رسوم و آداب فاميلی، زنان هرگز سعی نمی کنند خود را از اين مهلکه نجات دهند. يکی دوحالت پيش آمده که زنی که مورد ستم قرارگرفته بود، پس از شکايت بازداشت و زندانی شده و يا به فاميل برگردانده شده است. دادگاههای افغانستان به چنين زنانی کمک نمی کنند. لذا زنان هم به آنها رجوع نمی کنند.س : اگر زنان نتوانند بچه دارشوند با آنها بدرفتاری می شود؟ج : آری. علی العموم شوهر زن نازا اجازه دارد زن ديگری بگيرد. زن اولی اش بايد به عنوان کلفت برای کل خانواده کارکند. اکثرا چنانچه حتازن اول پسزبچه نزايد، شوهر او زن دومی را میگيرد. تولد يک دختربچه با استقبال روبرو نمی شود.متاسفانه يک چنين عادت به تمايزگذاری، هنوز بردوام است. برخی از فرماندهان نظامی دارای ۴ زن هستند. آنها با دخترانی که ۳۰ تا ۴۰ سال تفاوت سنی با آنها دارند، ازدواج می کنند. آنها يا به دختران تجاوز می کنند و سپس به زنی می گيرند و يا با پرداخت پول به خانواده های فقير با دختران جوان آنها ازدواج می کنند. و فاميل دختر هم نمی تواند اين تقاضا را رد کند. زيرا نه گفتن معادل است با عواقب خطرناکی برای آنها!س : در وب سايت شما آمده که نرخ خودکشی زنان درافغانستان افزايش يافته است. چرا چنين است ؟ج : طبق تحقيق مستقل کميسيون حقوق بشر افغانستان، ۱۵۴ خودکشی زنان تنها درمنطقه ی غربی و ۳۴ خودکشی دربخشهای جنوبی و شرقی افغانستان درسال ۲۰۰۶ صورت گرفته است. اما درواقعيت تعداد به مراتب بيشتر است. بسياری از زنان تمام درها را به روی خودبسته می بینند و راه ديگری جز خودکشی را دربرابر خود نمی يابند تا از مسائل دهشتناک خانواده و مسائل اجتماعی که با آنها روبرو هستند، خلاص شوند.س : وضعيت آموزشی کنونی درکشورشما چگونه است ؟ج : درشهرهای بزرگ نظير کابل هرات، مزارشريف و جلال آباد تعداد اندکی دانشگاه و مدارس دخترانه هست. اما درسهرهای کوچک و دهات نه مدرسه ای هست و نه طرحی آموزشی. تعداد زيادی از خانواده ها مايل نيستند بچه های خود را به مدرسه بفرستند، چونکه رفتن آنها به مدرسه را خطرناک ارزيابی می کنند.س : ” راوا” در زمان طالبان مدارس مخفی و سالنهای زيبائی خصوصی داشت. آيا شما اکنون آنها را باز کرده ايد؟ج : تمام طرحهای اجتماعی و انسانی ما به همان طريق سابق پيش برده می شوند. ما اکنون هم يک سازمان قانونی ثبت شده نيستيم و نمی توانيم تحت عنوان “راوا” طرحهايمان را علنا پيش ببريم. ماهنوز با مسائل فراوانی روبروهستيم که زمان رژيم طالبان با آنها دست و پنجه نرم می کرديم.باتوجه به اينکه ماشديدا عليه رهبران بنيادگرا و جنايتکار در دولت هستيم و حاميان آنها را مورد انتقادقرارمی دهيم و نقش منفی ديگر دولتها را درافغانستان افشا می کنيم، اين امر باعث می شود که “راوا” نتواند به طورعلنی فعاليت کند.باتوجه به مبارزه ی دليرانه و سازش ناپذير “راوا”، برخی از اشخاص معتقدند که چنين راه حلهائی با دشمنان قوی پنجه، حالت خودکشی را دارد و از تماس با ما هراس دارند. مع الوصف تعدادزيادی از آنها جرئت اعضای ما را می ستايند.بازهم مهمتر، متاسفانه برخی از نويستدگان و شاعران افغانی، زبان گويای دار و دسته های بنيادگرا شده اند و هنر و استعداد خود را به کار می گيرند تا چهره ای پاک از بنيادگرايان ارائه دهند. اينان ضد “راوا” هستند و با اهداف آن مخالفند. امروز اکثرآنها مقامات بالائی در دولت دارند. در ۸ مارس ۲۰۰۶، زمانی که به خاطر روز زن جشن بزرگی درکابل ترتيب داديم، بسياری، از اين حرکت ما متعجب شدند و رسانه ها درکابل از ترس بنيادگرايان گزارش آن را ندادند.مانمی توانيم مجلات خود را درکتابفروشيهای کابل و ديگرشهرها بگذاريم. زيرا درتعدادی از شهرها افرادمسلحی به کتابفروشان هشدار داده اند که نشريات “راوا” را نفروشند. افرادمسلح جنگ سالاران بارها مجلات ما را جمع کرده و سوزانده اند و حتا صاحب مغازه ها را تحت فشار قرار اده اند تا اعضای “راوا” را که مجلات را به آنها می دهند، لو بدهند. در يک حادثه مشابهی، آنها يک طرفدار “راوا” را سخت شکنجه دادند و زندانی کردند، چونکه او اعلاميه “راوا” را دربازار کابل به دست آورده بود تا به ديگران بدهد. او بعد از ۲۴ ساعت بازداشت و پرداخت رشوه از زندان موقت آزادشد.آنچه که گفته شد بخش ناچيزی از کوه يخ مشکلاتی است که درمقابل زنان افغانستان قرارداده شده اند. ماهنوز هم به صورت نيمه مخفی فعاليت می کنيم. لذا هنوز هم پيوند ما با مردم با مشکلات فراوانی همراه است. ماهنوزراهی طولانی برای رسيدن به هرگوشه ای از افغانستان و کار درميان زنان داريم. هنوز ما به بسياری از مناطق افغانستان هرگز قدم نگذاشته ايم، جاهائی که مردم تنها از طريق مصاحبه های راديوئی و يا نشريات، ما را می شناسند. حتا شما می توانيد زنان و مردانی را بيابيد که اصلا اسم ما راهم نشنيده اند.ما هيچگاه “سالن زيبائی” در هيچ قسمت افغانستان نداشته ايم. درواقع ما مخالف آن هستيم. درحال حاضر زنان ما چنان خواستهای فوری و مهمی دارند که بازکردن “سالن زيبائی” شبيه به بذله گوئی به زنان افغانستان می باشد.س : به نظرشما چه کار ی به فوريت بايد ازجانب دولت افغانستان برای بهبود وضع زنان صورت پذيرد؟ج : تا زمانی که بنيادگرايان تروريست درقدرت باشند و مقامات کليدی را در دولت اشغال کنند، هيچ تغييری دروضع زنان افغانستان پيش نخواهدآمد؛ تنها يک دموکراسی مبتنی برسکولاريسم می تواند تغييرات مثبتی دروضعيت زنان بوجودآورد. ماهيچ انتظاری از ترکيب کنونی حکومت درکمک کردن به زنان نداريم. جنايتکارانی نظير سياف، ربانی، قانونی، فهيم، حضرتعلی، محقق، حاجی فريد، گلاب زای، حاجی الماس و عناصر بيشتری از اين دست درپارلمان، تنها قوانين ضدزن را می گذرانند و هيچکس انتظاری از آنها درانجام کاری برای زنان نمی تواند داشته باشد. همان طورکه دربالا اشاره کردم جنايتکاران اتحاديه شمال برکشورسلطه دارند. اتحاديه شمال شامل ميليونرهای متجاوز به حقوق زنان می شود که غرق درتجارت هروئين در زير چانه ی نيروهای آمريکا هستند. اينها در پشت سر وجود عدم امنيت، انسان دزدی، اختلاس ميلياردها دلار کمک خارجی، ناعدالتی، فشارهای ضدزن، دفاع از آدمکشان و غيره قرار دارند.دکتر عبدالله، يونس قانونی، ضياء مسعود، کريم خليلی، برهان الدين ربانی، محقق، سرور دانش، مسعوده جلال، نعمت الله شهرانی، اسماعيل خوان، صديق بلخی،رسول سياف، اکرام معصومی، رشيد دوستوم، ملافاضل هادی شينواری، آمنه افضلی و غيره ازجمله ی آنانی هستند که دستشان به خون دهها هزار ساکن کابل آغشته شده است. تمام اين خانمها و آقايان شرم آورترين لکه های بی رحمی غيرانسانی عليه مردم ما را درسالهای ۱۹۹۲ ـ ۱۹۹۶ بر پيشانی دارند. آنها “وزيران” ما، معاونان و مشاوران رئيس جمهور هستند. اکثر سفيران، استانداران، دبيران دولت و ديگر مقامات بالا، وابسته به مافيای اتحاديه شمال هستند. تا زمانی که آنها درقدرت باشند، بهبود وضع زنان افغانستان موضوعی خارج از دستور باقی خواهد ماند.س : جنگ سالاران سابقا عضو طالبان که درپارلمان هستند، کيستند؟ج : کاملا روشن است که انتخابات درآزادی و بی طرفی برگزارنشد. درحالی که کانديداهای دموکرات تهديد و توقيف و حتا کشته شدند، بنيادگرايان پول و سلاح و رشوه را به کارگرفتند تا پيروز شوند. آنها به پارلمان نيامدند تا حداقل امکانات را برای مردم داغديده ما به وجودآورند، بلکه برای تحقق اهداف سياسی خود به آنجا گام نهادند.س : آيا درمواضع مردم افغانستان تغييری حاصل شده است ؟ج : به غيراز سلطه ی بنيادگرايان، خشونت عليه زنان ريشه های عميق اجتماعی دارد. “راوا” براين اعتقاداست که تنها با تلاشی پيوسته در زمينه آموزش و بالابردن آگاهی، ما قادر به ايجاد حساسيت درميان مردان و زنان خواهيم شد.س ـ ملالی جويا، نماينده مجلس مورد حمله قرارگرفت، چونکه او مخالف نمايندگان مرد پارلمان صحبت کرد. زنان در پارلمان نيز عليه او دست به کارشدند. فکرنمی کنيد که اين واقعه نشان دهنده ی وضع واقعی افغانستان است ؟ج : درسته . اين اثبات مکرری است که آنها نه نماينده ی مردم، بلکه نماينده جنگ سالاران و بنيادگرايانی نادان و مافيای موادمخدرند. درجريان انتخابات مجلس بنيادگرايان تمام نيروی خود را از پول و تقلب و سلاح نه تنها برای ورود خودشان به مجلس به کار بردند، بلکه زنان عروسک خود را به صندليهائی که برای زنان درمجلس درنظرگرفته شده بود، رساندند. درافغانستان متاسفانه ما زنانی داريم که جنگ سالارهستند و برخی از آنها درپارلمان حضوردارند.س: گفته می شود که بقايای طالبان درافغانستان هنوز باقی مانده اند. آنها وجود خود را چگونه نشان می دهند ؟ج : دربرخی از قسمتهای افغانستان (ازجمله درمناطق مرزی پاکستان) برخی درگيريها صورت می گيرد مثل حمله به مدارس و سوزاندن آنها، کشتن زنان و مردان کارمند سازمانهای غيردولتی، گروگان گيری برخی خارجی ها و غيره. طالبان مواضع و تهديهای شان درمورد کشتن زنان را درصورت کارکردن درسازمانهای غيردولتی و يا در راديوها مرتبا بيان می کنند.س : ظاهرا رسانه ها در سالهای اخير درافغانستان شکوفا شده اند. آيا اينها به نوعی به اهداف شما کمک نمی کنند ؟ج : متاسفانه دردهه ی اخير جنگ درافغانستان، رسانه های غربی هيچ توجهی به وضعيت موجود نکردند. بعد از فروپاشی رژيم طرفدار شوروی و اشغال کابل توسط بنيادگرايان درسال ۱۹۹۲، گفته شد که جنگ داخلی درجريان است و اين بخشی از سنت و فرهنگ افغانی می باشد. دراکثر رسانه ها چيزی را گفتند که حکومت می گفت. تنها بعد از ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ خواستی زياد به وجودآمد و مردم شروع به صحبت درمورد فقرزنان کردند. اين وضع سالهادرکشورجريان داشت. اما چرا در رسانه ها سکوت می شد؟ تنها وقتی که رسانه های بين المللی درموردما نوشتند، اين به ما کمک کرد تا از کمکها و حمايتهایی برخوردارشويم. اما اين امر نيز سريعا رو به خاموشی گذاشت. چونکه رسانه های غربی از آزادشدن افغانستان و درامان بودن زنانش و برخورداری آنها از زندگی، صحبت کردند.س : آيا اين مصاحبه را می توان در روزنامه های محلی افغانستان آورد”ج : هرگز . دردرجه ی اول برای اينکه اين مصاحبه با عضوی از “راوا” است و هيچ نشريه ای جرئت نمی کند آن را چاپ کند. اين می تواند نتايج خطرناکی برای آنها به وجودآورد. ثانيا، ما از ۱۰ نفر از بالاترين جنايتکاران نام برده ايم، کسانی که سياست سازان روزاند و اين به مثابه يک تابو درافغانستان شده است که آنها را چنين طبقه بندی کنيم. روزنامه هادرافغانستان تحت شديدترين فشارها قرار دارند تا ار حکومت افغانستان انتقاد نکنند

1 نظرات:

Anonymous said...

jaleb bood mamnoon